- سید خلیل حسینی
گفتگو با مدیر کانال پویا
به گزارش خبرنگار معاونت فضای مجازی ، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، به نقل از خبرگزاری تنسیم، مدیر کانال پویا در میزگرد کودک و تلویزیون به این نکته اشاره کرد که آنقدر برخی از برنامهها مثلِ «آفتابگردون» تأثیرگذارند که مادرها و پدرهایی گفتهاند بچههایشان با دیدن برنامه «آفتابگردون» علاقهمند شدند که در آینده طلبه و روحانی شوند.
یکی از مشکلات اصلی برنامهسازان حوزه کودک این بود که هیچ برنامهای برای خردسالان نداشتند و امروز رسانهملی شبکه کودک را به دو بخش تقسیم کرده است یکی پویا و دیگری نهال. کنداکتور پویا را به خردسالان و برنامههای نهال را به کودکان اختصاص میدهد. اما در این میان، کودکان با وجود رسانههای متعدد و برنامههای زرق و برقدارِ بدون محتوای شبکههای ماهوارهای، کمتر برنامههای جذاب و فیلمنامههای قدرتمند و جذاب سریالی میبینند.
در حالیکه تلویزیون را زمانی به برنامههای تأثیرگذار و فراگیرِ کودک و نوجوان میشناختند. دورانی که «محله برو بیا» و «خانه بهداشت» از سیمای رسانهملی روی آنتن میرفت کوچه و خیابانها خالی از کودک و نوجوان میشد. اما امروز تصویر خشونت، درگیری الفاظ و ادبیات نامناسب از جنسِ خارجی روی آنتِنِ سیما میرود. پرخاشگریها و رفتارهایی که اصلاً با فرهنگ ایرانی منطبق نیست.
به تازگی هم ردههای سنی ناگهانی ضمیمه برخی از سریالهای تلویزیونی شده که بیش از فرهنگسازی نوعی توهین هم محسوب میشود. زیرا آن کودک و یا نوجوان همراه با خانواده پای تماشایِ آن شبکه خاص نشسته و به یک باره با نمایشِ رده سنی، هشدار میدهند از این جا را اقشار کودک و نوجوان نبینند. البته آنقدر این فرهنگسازی نادرست انجام میشود که خانوادهها هم هیچ اعتنایی به این هشدار ناگهانی نمیکنند.
امروز برخی از برنامهسازان و نویسندگان غیرآشنا با نیازهای کودکان و نوجوانان هم حضور فعالی دارند که حتماً یکی از آسیبهای مهمِ مواجهه کودکان با فقدانهای برنامهسازی و سریالی تلویزیون به شمار میرود. حجتالاسلام صادق مقدسیان(عمو روحانی)، مریم اکبری(مامانگلی)، یوسف سرشار(مدیر کانال پویا)، مهدی نیکروش(تهیهکننده و کارگردان- آفتابگردون، مامانگلی) و محمدحسین حبیبی نویسنده در میزگرد کودک و تلویزیونِ خبرگزاری تسنیم حضور پیدا کردند.
یکی از مهمترین بخشهای این گپ و گفت در بخش نخست، یوسف سرشار به بازخوردهای جالب توجه تماشای عمو روحانی اشاره کرد که کودکان آرزو میکنند طلبه شوند یا در جایی دیگر مریم اکبری اعتقاد دارد بایستی نسبت به کودکان یک دلسوزی و همیّتِ ویژهای قائل شد. به طوریکه من در دوران کاریام هیچگاه نسبت به فرهنگسازی کودک، کمفروشی نکردهام.
مشروح این گپ و گفت در قسمت اول از نظرتان میگذرد:
حتماً آن نویسنده، کودک را نمیشناسد!
*حاجآقای مقدسیان یا همان عمو روحانی تلویزیون با شما شروع کنیم. چرا تلویزیون در سالها و دهههای قبل انگار یک طور ویژهای با کودکان برخورد میکرد. از نوع برنامهسازیهای آموزشی و با محتوا و استفاده از ادبیات و الفاظ مناسب و مودبانهتر تا سریالهای جذاب و بدون خشونت و الگوسازیهای پرمایهتر! امروز قدری شبکههای سیما در پخش کارتونها، خارجیزده شدهاند و مناسب گروه سنی رفتار نمیکنند. البته که خوشایند است در شبکه کودک به خردسالان توجه شده و میان این قشر و کودکان یک وجه تمایزی قائل شدهاند.
این اشکالی که شما به آن اشاره کردید، وارد است. احتمالاً آن طیف نویسندهها دغدغهشان نبوده که خروجی کار به اینجا رسیده است. یا مثلاً از مفاهیم نادرست و الفاظ بدی در برنامهسازی و سریالسازی بهره بردهاند. حتماً آن نویسنده برنامه یا فیلمنامه سریال حوزه کودک، شناخت لازم را نسبت به کودکان جامعه ایرانی نداشته است. اما ناگفته نماند که برنامهسازی در شبکه کودک خصوصاً «پویا» یک تعریف دیگری دارد. تا جائیکه میدانم در این شبکه، نویسندهها گزینش میشوند که متنهای فیلمنامه سریال یا برنامه به لحاظ تکنیک و محتوا، دغدغهمندانه به منصه ظهور برسند.
در کانالِ پویا همهچیز مراقبت میشود
در این شبکه حتماً نویسنده تحتِ مراقبت جدی قرار دارد که نکات نوشته شده در فیلمنامه یا سناریوی برنامه با مفاهیم دینی منافات نداشته باشد. بسیاری از روی غفلت در این زمینه تربیت و پرورش را هم به انحراف میکشانند. شبکه کودک(پویا) برای این روند و فرآیند چند فیلتر مدنظر قرار داده که متن فیلمنامه یا سناریو آنطور که بایسته و شایسته کودک این سرزمین است خروجی قاب این شبکه تلویزیونی باشد.
با همه این تفاسیر، معضلی که به آن اشاره کردید به دغدغهمندی و دلسوزی نویسندگان برمیگردد.
ما باید مراقبِ برنامهسازیهایمان باشیم
*شما فارغ از یک هنرمند و اجرا کننده یک برنامه (آفتابگردون) از جایگاه طلبگی برخوردارید. به هر حال بایستی دغدغه شما فراتر از دوستان دیگر باشد. واقعاً در سریالهای ما هیچ دقتی بر روی نیازهای جامعهشناختی و روانشناختی نمیشود که باید فضای فرهنگساز و الگومداری در اختیار مخاطب قرار بگیرد. و در وهله بعدی حتماً فضایی فراهم شود که کودکان پای هر برنامه و سریالی ننشینند.
ما در برنامهریزی موضوعات به همه این حساسیتهای فرهنگی و دینی خودمان توجه داشتیم. مثلاً در مقوله نگهداری حیوانات در خانهها دنبالِ رد کلی مراقبت و توجه به حیوانات نبودیم. احترام گذاشتن و مهربانی با حیوانات یک سفارش انسانی و حتی اسلامی است اما این که حیوان در خانه نگهداری و مراقبت شود. تا اینجا که در برنامهسازی و سریالسازی هم باید به این نکات جزئی و تأثیرگذار توجه کرد. هرآنچه از دریچه برنامه و نمایش سریال به سمع و نظر مخاطب میرسد عین زندگی و الگوسازی و فرهنگسازی است.
القای مستقیم جواب نمیدهد
*البته که مخاطب هم از نصیحت بیزار است و دوست ندارد مستقیماً نکته آموزشی را بشنود یا ببیند.
حتماً القای مستقیم، طبیعتا جواب نمیدهد. باید هنرمندانه و در قالبهای مختلف برخی از نکات آموزشی مثلِ خوابیدن ۹ شب کودکان، نحوه برخورد با طبیعت و خیلی چیزهای دیگر را به کودکان آموزش بدهیم.
اینجا همه دغدغههای کودکانه، روانشناسی میشود
*خانم مریم اکبری که شما را کودکان با نام «مامان گلی» میشناسند وارد بحث شوید. نظر شما درباره این موارد گفته شده چیست؟
حاجآقای مقدسیان یکسری از موضوعات را اشاره کردند که واقعاً تمام این مرحلهها در فرآیند برنامهسازی شبکه کودک خصوصاً «پویا» طی میشود. دغدغههای کودکان و خردسالان، روانشناسی شده در قالب یک برنامه جلو میرود. نویسندهای در این شبکه تلویزیونی برای خردسالان مینویسد که از لحاظ سواد فنی و رسانهای در جایگاه ویژهای قرار دارد.
شاید برایتان جالب باشد که سَرِ ضبط، گاهی برای یک پلاتو، به خاطر یک کلمه بحث میکردیم تا بهترین واژگان برای خردسالان برگزیده شود. نمیخواهیم با یک اشتباه، آن خردسال یا کودک به جای بهرهبردن از یک فرهنگِ مناسب در مسیرِ غلطی قرار بگیرند.
من مامان گلیام
*جالب است که ما عمو و خاله در تلویزیون داشتیم و شما مامان گلی بچهها هستید؟
خوشحالم که مامانگلی بچهها هستم.
برای فرهنگسازی، کمفروشی نمیکنم
*خودتان هم پیشنهادهایی داشتید که برنامههای جذابی را کودکان ببینند و این تفاوت را در شبکه کودک به نسبت دیگر شبکههای سیما احساس کنند؟
من خیلی سال است با کودک و یا برای کودک کار کردم و میکنم. همیشه جزو کسانی بودهام که با افتخار گفتهام اگر یک کاری سَرِ پُل صراط مرا نجات دهد این است که هیچوقت برای یک نان یا پول اضافه، حاضر نشدم یک کلمه در رابطه با چیزی که حیطه تربیتی کودکان را دچار مشکل کند بگویم. من در ارائه نکات آموزشی لازم به کودکان هیچگاه کمفروشی نکردهام. نیامدهام برای یک پولِ اضافهتر هر نکته منفی را هرکاری کنم که بعضاً به نفع کودکان تمام نمیشود.
خانواده خط قرمز ماست
*دغدغه مامانگلی برای کودک امروز چیست؟
میدانید بالاترین چیزی که بتواند کودک را بسازد خانواده است. انشاالله که همه بچهها در کنار پدر و مادرشان زندگی کنند ولی حالا یک بچه هم پدر و مادرش به رحمت خدا رفتهاند باز از نعمت بزرگتر محروم نشود. یعنی در واقع این فرهنگ باید نهادینه شود که بچه در هر حالی بداند گوش دادن به حرف بزرگتر و اینکه هیچ امن و امانی بالاتر از خانواده نیست جزو دغدغههای ماست. حتی در برنامه «مامانگلی» بارها مستقیم و به صورت غیرمستقیم بر وجود خانواده تأکید داشتیم. همدیگر را دوست داشته باشیم حتی اگر یک خطایی اتفاق میافتد گذشت و صمیمیت را آموزش دادیم.
به جای دست و جیغ و هورا، آموزش میدهیم
ما اینجا دست و جیغ و هورا فریاد نکردیم به جای آن دو نوه داریم که سر بطری آب با هم اختلاف پیدا میکنند. در قالب آموزشِ نمایشی به مخاطب خردسالمان یاد میدهیم چطور این مشکل حل میشود. در بازتابهایی که داشتهام مادرها و پدرها از ما تشکر کردند. گفتند خدا خیرتان بدهد که میگویید بچهها مسواک بزنند یا شیر بخورند. واقعاً این کارهای عادی و روزمره دارند فراموش میشوند.
سبزی خوردن، مسواک زدن یا شیر خوردن چیزهایی است که به چشم نمیآیند اما فراموش شدهاند. ما در برنامه «مامانگلی» این نکات را تذکر میدهیم از ما تشکر میکنند. واقعاً به ما میگویند شما در برنامه این نکتهها را میگویید تأثیرگذار بوده و بچه ما گوش میدهد. واقعاً با خودم میگویم اگر این تأثیر هرچند کم و ناچیز را هم داشتیم که کودکِ ما پای سفره بنشیند همین هم باقیات و صالحات است.
اینجا نمیگذارند کودک دچار سوء تفاهم شود
*آقای نیکروش شما تهیهکننده و کارگردان بسیاری از کارهای تلویزیونی بودید و در حال حاضر به صورت تخصصی در شبکه کودک(پویا) دو برنامه «مامانگلی» و «آفتابگردون» را هدایت میکنید. از سلبریتیها استفاده نمیکنید یعنی در واقع دنبال این نبودید که برای برنامه تخصصی خردسالان از هر نوع مجری استفاده کنید و به دنبالِ افراد جدید و اتفاقاً تخصصیتر رفتید. در کنار لوکشینهای ساده حرفهای ساده اما پرمحتوا مطرح کردید؛ این اتفاق در برنامه «آفتابگردون» با آن لوکیشن مسجد میافتد. یا در برنامه «مامانگلی» حرفهای مهمی دارید همان واژههای ساده ولی موثر مثل توصیههایی که مادر به فرزندش میکند. چطور به این فرم رسیدید و هراسی نداشتید که مخاطب جذب نشود؟
همانطور که اشاره کردید خیلی سال است که در شبکههای مختلف تلویزیون کار میکنم. وقتی شبکه کودک یا همان کانالِ پویا تشکیل شد از ایجاد یک نگاه خاص و ویژه نسبت به کودکان استقبال کردم. اینجا واقعاً کار کردن برای کودک سختتر است چون گاهی سَرِ یک کلمه و یا واژه، چانهزنی انجام میشود تا در نحوه بیانِ محتوا، نکتهای را کودک و یا خردسال روی آنتن نبیند دچار سوء تفاهم شود.
کانالِ پویای تلویزیون برای زیرهفتسالهها برنامه دارد
*این مراقبتها لازم است چون طرفِ مقابلتان یک قشرِ بسیار حساس و تأثیرپذیری است...
شبکه کودک(پویا) هدفِ طولانیمدتی دارد که میخواهد به آن برسد. واقعاً قبلاً در تلویزیون چیزی به نام خردسال نداشتیم و امروز به صورت تخصصی، برای این قشر برنامهسازی میشود. ما در کانالِ پویا برای زیر هفتسالهها کار میکنیم. همه بسترهای آموزشی و پرورشی از خردسالان شروع میشود و به دورانِ کودکی میرسد. همه اینجا دلسوزند که خدایی ناکرده تغذیه نامناسب رسانهای به خردسالان انتقال پیدا نکند. حتی برای حلِ مشکلات تغذیهای کودکان هم با کارشناسان مجرب تغذیه جلسات داشتیم و از آنها دعوت کردیم تا کار راهبردی و کاربردی برای این مقوله هم انجام شود.
دنبالِ انسانسازی هستیم
برنامه «مامانگلی» یک هدف دارد و هدف اصلی آن، انسانسازی است. ما نگفتیم پهلوان و قهرمان بسازیم چون انسان نساختهایم. میخواهیم انسانی بسازیم که در جامعه قانونمحور باشد.
خودِ قانونمحوری کمک میکند به ساختن یک جامعه با مبنا و سالم، چون گامهای اولیه درست برداشته نمیشود و در واقع از پایه کارهایی صورت نمیگیرد نه قانونمحور میشویم و نه تغذیه درستی داریم.
از سلبریتی و چهرههای همیشگی تلویزیون استفاده نکردیم
نکته مهمی را اشاره کردید که از سلبریتی و چهرههای همیشگی تلویزیون استفاده نکردیم. چون یک فرهنگی در شبکه وجود دارد که از افرادِ جدید استفاده شود و این اتفاق بسیار مبارکی است. هدف ما این است که آنقدر تخصصی در زمینه خردسالان کار کنیم که انشاالله خروجی خوبی برای آینده شبکه کودک یعنی قسمت نهال(بالای هفتسالهها) باشیم. الان واقعاً بچهها به دلیل مشغلهها و مشکلات اقتصادی کمتر با پدر و مادرشان ارتباط دارند.
تذکر میدهیم که تلویزیون را خاموش کنید!
حتی بررسی کردیم به این نتیجه رسیدیم چند برنامه ویژه آموزشی خانوادههای تک فرزندی بسازیم. الان تعدادشان زیادتر شده است. جالب است بدانید خودمان دائماً تذکر میدهیم بچهها روزی دو ساعت حق دارند پایِ برنامههای تلویزیونی بنشینند. همین «مامانگلی» روی آنتن میگوید بروید و بازی کنید. چون برنامههای شبکه نهال شروع میشود و نوع کارتونها و برنامههایش با افکار و احوالاتِ خردسالان متفاوت است. تذکر میدهیم که از اینجا به بعد برای شما کاربردی ندارد خاموش کنید و به سراغِ استراحت و بازیهای دیگر بروید.
به ما گفتند یک روحانی جدید معرفی کنیم
*به سراغ برنامه «آفتابگردون» برویم. چطور به حاجآقای مقدسیان رسیدید؟ آیا از ابتدا نظر خودتان بود یا به شما توصیه کردند؟
جالب است بدانید که من با حاجآقای راستگو در شبکه دو و شبکه آموزش کار کردهام. ایشان واقعاً معلم بینظیری بودند نه تنها جلوی دوربین دغدغه آموزش داشتند بلکه بعد از تصویربرداری هم به ما یاد میدادند که تمرکز داشته باشیم. وقتی درصدد ساخت برنامه «آفتابگردون» بودیم شبکه مقاومت میکرد یک چهره جدید معرفی کنیم. چون بعد از حاجآقای راستگو برای کودک و نوجوان، شخصیتِ روحانی مطرحی در تلویزیون وجود نداشت.
ماجرایِ انتخابِ صادق مقدسیان
حاجآقای مقدسیان چند ویژگی دارند که وقتی از طریق یکی از دوستانم به من پیشنهاد شدند بسیار ترغیب شدم ایشان را ببینم. یکی از آن وجوه تمایز، داشتنِ کارشناسی ارشد رسانه و فعالیت در عرصه تئاتر است. البته در کنار ایشان با چند نفر دیگر هم تماس گرفتم و در قم قرار گذاشتم. وقتی با صادق مقدسیان تماس گرفتم بسیار مرا تحویل گرفت. انگار سالها با هم دوست بودیم. جلویِ دربِ صداوسیمای قم همدیگر را دیدیم. چند دقیقهای با هم صحبت کردیم نمیدانستم همان صادق مقدسیان است! جالب بود تا آن زمان نمیدانستم که همین سفارشِ دوستم است. چون او را بدون لباس دیده بودم و آنجا فهمیدم که او معمم شده و همانی است که دنبالش هستم.
انرژی مثبتی که از «عمو روحانی» گرفتند
جالب است بدانید صادق مقدسیان آنقدر مثبت و خوشبرخورد است یک برنامه راجع به روزه ضبط میکردیم در سناریو این بود که ایشان روزه بود و میآمد پیشِ بچهها که غذا میخوردند و به او تعارف میکردند! اینجا به من گفت من الان روزه نیستم که به این بچهها دروغ بگویم. من به صادق گفتم: این نمایش است! او به من گفت که در هر حالی باید با این بچهها صداقت گفتار و رفتار را داشته باشیم. خوشحالم بسیاری به من میگویند انرژی مثبتی از طریق «عمو روحانی» به آنها انتقال پیدا میکند و خوشبختانه این اتفاق از طریق یک فردِ روحانی روی آنتن تلویزیون رقم خورده است.
بچهها گفتند عمو روحانی!
*خودتان نامشان را «عمو روحانی» گذاشتید؟
ما نمیگوییم عمو روحانی؛ آنقدر عمو و خاله در تلویزیون ساخته شده، نام برنامه دیگرمان را هم «مامانگلی» گذاشتهایم. بچهها به او گفتند عمو! این نامگذاری را به عهده بچهها گذاشتیم و آنقدر با این شخصیت صمیمی شدند که خودشان گفتند: عمو روحانی.
به یک ساختاری برای خردسالان رسیدیم
*آقای سرشار شما بفرمایید احساس کردید باید چه رسالتی در میانِ اینهمه ساخت برنامه و سریالِ کودک، داشته باشید؟
شاید یک مقدمهای لازم باشد که اصلاً برنامههای «آفتابگردون» و «مامانگلی» از کجا آمد. ما در شبکه کودک برای گروه خردسال یک ساختاری را در ذهنمان طراحی کردیم که هرکدام از بخشهای این ساختار قرار بود یک جوابگوی یک نیازی باشد. یعنی ما براساس نیازی که برای مخاطب خردسال در نظر گرفتیم یکسری برنامه و موضوع در نظر گرفتیم. برای هرکدام طرحریزی و برنامهریزی انجام شد. یعنی عملاً برای خودمان میدانستیم که از کجا به کجا برسیم چه نیازی را میخواهیم جواب بدهیم و براساس آن نیاز چه چیزی را میخواهیم تولید کنیم
خانهاش چه شکلی باشد و در این خانه چه کسانی باشند
شاید سادهترین نیازی که به نظرمان رسید برای اینکه برنامهای مثل برنامه مجری کانال به وجود بیاید همان نیاز ارتباط مستقیم با مخاطب بود. ما دوست داشتیم با بچههایی که دارند شبکه پویا را میبینند مستقیم صحبت کنیم و یکسری نکاتی را چشم در چشم به یک سری از بچهها بگوییم لذا بحث مجری کانال را مطرح کردیم. برای رسیدن به یک طراحی درست، جلسات متعددی در اتاق فکر برگزار شد که این شخصیت چه ویژگیهایی داشته باشد. خانهاش چه شکلی باشد و در این خانه چه کسانی باشند. چه کاری انجام بدهد و چه موضوعاتی مطرح شود.
در فصل اول برنامه «مامانگلی» گیتی خامنه حضور داشت که ایشان یک فصل از برنامه را اجرا کرد و خدا را شکر مورد استقبال هم واقع شد. به خاطر نوستالژی که اجرای گیتی خامنه برای مخاطبین دارد پدر و مادرها اعتماد کردند بچههایشان با این برنامه ارتباط بگیرند. شبکه پویا پیش از این یک حالتِ پخش انیمیشن داشت و از کنداکتور خاصی برخوردار نبود.
دیدیم مریم اکبری میتواند «مامانگلی» باشد
پس از گذشت یک فصل نیاز داشتیم یک تغییری در برنامه ایجاد کنیم و به یک تنوع برسیم. با مهدی نیکروش مشورت کردیم گزینههایی مثلِ مریم اکبری را به ما معرفی کردند. بعد از جلسه با ایشان، دیدیم خانم اکبری همان گزینهای است که بچهها دوست دارند و با ایشان ارتباط میگیرند. خانم اکبری سابقه کار طولانی با تئاتر کودک، مربیگری و کارهایی که مستقیم با خود کودک ارتباط دارند را داشته است.
*از همان ابتدا نسبت دادن را به مجریان شروع کردید.
ما در شبکه میگفتیم مجری کانال و برای هر فصلی یک اسمی میگذاشتیم. در زمان گیتی خامنه، نام این برنامه «مامانجون» بود. خانم اکبری که آمدند نام این برنامه به «مامان گلی» تغییر کرد. خوشبختانه تا الان ۵ فصل ۹۰ قسمتی از این برنامه تولید شده و البته فصلها با یک فاصله همراه بودند. یعنی در طول سه سال فصلهای مختلف روی آنتن شبکه پویا رفت.
تأثیری که مامانگلی روی بچهها داشت همین بازخوردهایی بود که ما جسته و گریخته از بچهها میگرفتیم و میدیدیم که چقدر بچهها توانستند با این شخصیت ارتباط بگیرند و حرف گوش میکنند. جلساتی برگزار کردیم که در این برنامه به موضوعات مبتلا به خردسالان توجه شود.
خردسالان سه یا چهار سال بیننده «پویا» هستند
در ابتدای برنامهسازی شبکه پویا به ایده برنامه «آفتابگردون» رسیدیم. از سال ۹۵ که شروع شد تا الان با تمام محدودیتهایی که داشتیم ۱۸۰ قسمت روی آنتن رفت. مکرر هم این برنامه تکرار شده و بدلیل ویژگی خردسالان که تکرار برایشان رنجآور نیست اتفاقاً در برخی اوقات هم مطلوبشان است. ما در شبکه پویا همچون یک دانشگاه ورودی و خروجی داریم نهایتاً سه چهار سال بیننده ما هستند و بعد بیننده شبکه نهال میشوند. ممکن است علاقهشان را به برنامه خردسال از دست بدهند این اقتضای رشدشان است.
کودکانی که آرزو میکنند طلبه شوند
شاید خود حاجآقای مقدسیان در جریان نباشد که مادرها و پدرهایی گفتهاند که بچههایشان با دیدن برنامه «آفتابگردون» علاقهمند شدند که در آینده طلبه و روحانی شوند.
لینک کوتاه :
https://eshragh.ir/p=126